دارم برای آقای وای مهربون یه شاخه بید مجنون می چینم تا خوشحال بشه...😊😉😜😝💘💘💘🐲🐲🐲
دارم برای آقای وای مهربون یه شاخه بید مجنون می چینم تا خوشحال بشه...😊😉😜😝💘💘💘🐲🐲🐲
وقتی سحراژدها تمرین های سنگین میکند😜💪🐲🐾🐉 .سحر نوشت :دیگه آخر تمرین یک زبون دراز پر از ماسه ویک سرو کله شنی برام مونده بود.حسابی دیدنی شده بودماااا 😂😀💪😱😨😎
هی یادش بخیراینم عکس اولین روز مدرسه من. جشن شکوفه ها😜😀😂
مثل یک دختر خوب نشستم همه فکر کنن چقددده آرومم😀😂😜🐕🐶🐲🐉😎 سحرِپنجاه ویک روزه 😘😍😜
وقتی عشق من به خواهری صحرا میزنه بالا...اینقده ذوق میکنم بغلش می کنم.😍😘💞🐕🐶💜💞💖
سحر نوشت:حال صحرا جون داره روز بروز بهتر میشه و به من اجازه دادن باهاش بازی کنم البته خیلی کوتاه و کم تا استراحت کنه حسابی و کامل خوب بشه.
نجات غریق کی بودم من؟؟!😜😉😂💪🐾🌊🏊. رفتم دمپایی های درحالِ غرق شدن آقای (وای)نجات دادم.